با تو از "ناظم حکمت"
چ شمانم را می بندم در تاریکی تو هستی به پشت خوابیده ای پیشانی و مچ هایت مثلثی از طلا. درون پلک های بسته ام هستی محبوبم درون پلک های بسته ام ترانه ها آنجا همه چیزی با تو می آغازد با تو جان می گیرد با تو می زید. از ناظم حکمت شاعر و نمایشنامه نویس نامدار ترکیه ...
نویسنده :
فرگل
11:4